شیراز نئوویو | مرجع تخصصی آموزش نئوویو در ایران برگزاری دوره های نئوویو |نرم افزارهای کش دیتا
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
کمترین تایم فریمی که شما از تئوری نئوویو استفاده می کنید، چیست و چقدر زمان برای تحلیل و تصمیم به معامله در یک بازار خاص صرف می نمایید ؟
پاسخ:
این سوال توسط تیل جنیش از آلمان پرسیده شده است. اگر 20 سال پیش این سوال از من پرسیده شده بود، می گفتم روزی 12-18 ساعت را در حال مطالعه (نئوویو) هستم. بعضی اوقات فقط یک نمودار ( یعنی یک تایم فریم روزانه، هفتگی یا ماهیانه). و سعی میکردم بفهمم که حرکت بعدی بازار چگونه است و چطور میشه از آن سود برد. در آن زمان، من شمارشم را از تایم فریم های پایین شروع می کردم. و با تجمیع آن ها ، کار شمارش را در تایم بالاتر ادامه می دادم. اما با پیشرفت درک من از بازار طی 20 سال بعد و هنگامیکه من شروع کردم به پیش بینی و معامله در بازار، که نتایج کاملا متفاوتی با واقعیت داشت. تغییری چشمگیری در روش من نسبت به بازار و زمانی که در آن صرف می کردم اتفاق افتاد.
درخصوص بخش اول سوال تیل، پایین ترین تایم فریمی که من استفاده میکنم نمودار روزانه ای است که مقادیر ماکزیمم و مینیمم (به ترتیب) رسم شده است. اینکار را من به دو دلیل انجام می دهم. تا یک دهه گذشته، بدست آوردن دیتای بازار نقدی ( کش دیتا) در تایم فریم زیر روزانه سخت بود. (بعضا هنوز هم سخت هست). لذا بدست آوردن سقف و کف روزانه (به ترتیبی که اتفاق افتاده بود) بهترین کاری بود که من می توانستم انجام دهم. ثانیا در تایم فریم زیر روزانه، پیدا کردن ترتیب وقوع ماکزیمم و مینیمم بسیار سخت و دشوار و حتی در بسیار مواقع غیر ممکن می شود.
برای مثال، یک هفته در حدود 1/5 (یک پنجم) ماه و یک روز 1/5 هفته می باشد. وقتی یک بازار 24 ساعته معامله می شود، 1/5 روزانه می شود 288 دقیقه. برای فهمیدن اینکه سقف و کف قیمتی در تایم 288 دقیقه کدام زودتر اتفاق افتاده، به نمودار میله ای 9 تا 18 دقیقه ای نیاز است. پس از آن نیاز هست که شما آنها را یادداشت کنید. و وارد اکسل نماید و سپس آنرا ترسیم کنید. که این فرآیند زمان زیادی می برد و عایده ای زیادی هم ندارد لذا مورد علاقه من نیست.
در مرحله بعد با افزایش تجربه، من دریافتم که شمارش امواج بایستی از بالاترین تایم فریم به پایین ترین تایم فریم انجام گردد. نه هیچ راه دیگری. اگر تایم فریم بالا واضح نیست، کار کردن با تایم پایین تر بندرت نتایج خوبی به همراه خواهد داشت. تا زمانی که ساختار امواج در تایم های بالا واضح و شفاف نشده، تایم های پایین را در نظر نگیرید.
هنگامیکه ساختار در تایم بالا واضح شد، من شروع میکنم به بررسی ساختار امواج در تایم فریم کوچکتر (1/5 تایم بالاتر). اگر ساختار امواج در آن تایم هم شفاف گردد ممکن است باز هم به تایم فریم پایین تر بروم. که می تواند به معنای بررسی تایم های زیر روزانه باشد. از آنجایی که من دوست ندارم چند بار در روز وارد معامله شوم و خارج گردم. لذا بنده بندرت تایم های پایین تر از (1/5) روزانه را دنبال نمایم.
بعدها وقتی متوجه شدم که بازار تنها در 25% اوقات کاملا شفاف است (ابتدا و انتهای یک الگو) و زمانی که شفاف است به تلاش زیاد برای رمزگشایی و تفسیر نیاز ندارد، من دیگر وقتی زیادی را صرف برچسب گذاری شرایط پیچیده بازار نکردم. هر گاه مجبور باشید زمان بیشتری صرف درک ساختار امواج کنید، احتمال اینکه اتفاق مهمی در بازار بیافتد کمتر است. درنتیجه، اگر ساختار امواج در ابتدا یا انتهای یک الگو نباشد. (یعنی موج 5 از یک شتابدار یا موج C از فلت و زیگزاگ. موج e از مثلث، موج g از دیامتریک و یا موج i از سیمتریکال.)، صرف زمان بیشتر برای تجمیع الگوها خیلی موثر نخواهد بود.
What is the smallest time frame you actively apply NEoWave theory to and how much time do you spend on a particular market to make your analysis and trading decisions?
ANSWER:
This question was sent in by Till Jenisch of Pforzheim, Germany. If I had been asked this question 20 years ago, I would have said I spent 12 to 18 hours-a-day studying, sometimes just one chart (i.e., a daily, weekly or monthly time frame) trying to figure out what the market would do next and how to take advantage of it. Back then, I generally pieced together counts by starting with the smallest time frame, then working my way up. But, as my understanding of markets improved over the next 20 years, and as I began to realize forecasting and trading were completely different endeavors, a dramatic shift in the way I approached markets, and the way I spent my time, occurred.
Addressing the first part of Till’s question, the daily high and low (in order) is generally the smallest time frame I plot. This I do for two reasons; until the last decade, detailed intra-day cash data was difficult to obtain (frequently still is), so getting the high and low for the day, in the order they occurred, was about the best I could do. Secondly, below the daily time frame, sequencing the highs and lows in order becomes very difficult and tedious – in many cases, impossible.
For example, a week is about 1/5 of a month and a day is 1/5 of a week. When a market is traded 24-hours-a-day, 1/5 of a day is 288 minutes. To figure out whether the high or low came first in each 288 minute time frame can require tracking 9 or 18 minute bars, then determining whether the high or low came first during each 288 minute period. Next, you have to record it, type it into an Excel spreadsheet or plot it by hand. That process requires too much time and produces too few rewards, so is of little interest to me.
Next, as my experience grew, I learned wave counts should always be put together from the largest time frame down to the smallest, not the other way around. If the larger time frame is unclear, working with smaller time frames rarely yields good results. Ignore smaller time frames until the larger time frame’s structure is clear. As structure clears on a larger time frame, I begin to pay closer attention to development on the next smaller (1/5) time frame. As structure on that smaller time frame clears, I might move to even the next smaller (1/5) time frame, which could mean following intra-day charts. Since I do not like getting in and out of positions multiple times a day, it is rare I ever follow structure on any time frame lower than 1/5 of a day.
Later, when I realized wave structure is clear only about 25% of the time or less, and when it is, it does not take a lot of effort to decipher, I began to spend less time attempting to label complex market conditions. The more time you have to spend to make sense of a market’s wave structure, the less likely anything important is about to occur. Consequently, unless structure is near the end of a formation (i.e., in wave-5, wave-c of a Flat or Zigzag, wave-e of a Triangle, g of a Diametric or i of a Symmetrical), spending a great deal of time piecing together patterns is not very productive.
توضیحات بیشتر نویسنده : (نئوویو برای چه تایم فریمی مناسب است؟)
شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد. که پایین ترین تایمی که می توان تحلیل نئوویو انجام داد کدام است. براستی محدودیتی جهت تحلیل نئوویو در تایم های پایین وجود ندارد. اما نه تنها در نئوویو بلکه در سایر روش ها نیز در تایم های پایین تر کار سخت تر است. و بدلیل پیچیدگی نمودار و نوسانات لحظه ای بازار دقت تحلیل پایین تر می باشد. شما بعنوان یک تحلیلگر موظف هستید فقط در تایمی تحلیل کنید که امواج ساختار واضحی دارند. خواه آن تایم یک ساله، یک ماهه، یک روزه، یا یک دقیقه ای باشد.
پس بهتر است همواره از بالاترین تایم فریم ممکن شروع به تحلیل کنید. و سپس به تایم پایین تر بیاید. این کار را تا جایی ادامه بدید که پیچیدگی نمودار به شما اجازه می دهد. و ساختار امواج واضح می باشد. معمولا زمانی که شما مولتی تایم فریم کار می کنید، بسیاری از خطاها فیلتر می شود.
همچنین علاقمندان می توانند بخش آموزش سایت آقای نیلی را نیز از این لینک ملاحظه نمایند.
امیدوارم مقاله “نئوویو برای چه تایم فریمی مناسب است؟” برای شما مفید بوده باشد.
برای دریافت مطالب جدید می توانید در کانال تلگرام یا پیج اینستاگرام شیراز نئوویو ما را همراهی نمایید.
موفق و پیروز باشید.
سلام
استاد برادری طبق تجربه باید یک استراتژی در هنگام ترید برای خودمان پیدا کنیم که در چه تایم فریم مناسب ترید می باشیم…نوسانگیر هستیم یا کوتاه مدت..میان مدت و بلند مدت کار می کینم…استفاده از تایم فریم براساس سالها کار بدست می آید مثلا من در بورس ایران در تایم فریم 30 min تایید ورود میکنم و برای تاییدیه از تایم فریم 4 ساعتی استفاده می کنم…
سپاس از مطالب آموزنده شما